بررسی تأثیر نقاشی درمانی(نقاشی آزاد) بر کاهش اختلال های رفتاری کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی کرمانشاه
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی
- نویسنده مینو فولادوند
- استاد راهنما محسن حجت خواه خدامراد مومنی
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
یافته های پژوهش حاضر ضرورت برنامه های پیشگیری و مداخلات درمانی را در کودکان ناشنوا مشخص می نماید. هرچند درمان اختلالات رفتاری بسیار مهم و ضروری است ، اما ضرورت برنامه های پیشگیری به منظور جلوگیری از اختلالات رفتاری از اهمیت بیشتری برخوردار است. برنامه های پیشگیری را می توان در چهار بعد مربوط به آموزش کودک ، خانواده ، مدرسه و جامعه متمرکز نمود . بی شک کمک به کودکان با اختلالات رفتاری امری مهم و ضروری است ، زیرا تداوم اختلالات رفتاری در فراخنای زندگی با شروع در دوره کودکی اهمیت مداخله زودرس را نه تنها به منظور کاستن رنج کودکان و نوجوانان بلکه با هدف پیشگیری از انجامیدن آن به طیف وسیعی از مشکلات روانشناختی در بزرگسالی تبیین می کند. در فرایند یاددهی- یادگیری شناخت ویژگیهای روحی و روانی کودکان، کمبودها، نیازها، استعدادها، علایق، تواناییها و ناتوانی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و حساسیت این امر در آموزش و پرورش ابتدایی بیشتر از سایر دوره های تحصیلی است و ما در صورتی موفق تر عمل خواهیم کرد که کودکان را شناخته و آموزشهایمان را منطبق با نیازها و تمایلات کودکانمان ارایه نماییم. فعالیت هنری وسیله ارتباط فکر و بیان است بنابراین از طریق آن می توان ارتباط موثری با دیگران برقرار کرده و آنرا برای تربیت عقلانی، عاطفی و اجتماعی افراد بکار برد . این امر موجب بروز تمایلات، افکار، احساسات و تجارب فردی می گردد . ارتباط بین هنر و رشد شناختی شاید یکی از اساسی ترین دلایل برای استفاده از هنر و هنردرمانی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی باشد. برای یک خردسال ساختار هنری یکی از اثربخش ترین شیوه ها به منظور درک، ساماندهی و یکپارچه سازی مفاهیم است. پژوهشهای مختلف نشان داده اند که از بدو تولد تا 10 سالگی، ارتباطی مثبت بین توانائیهای هوشی و مهارتهای هنری وجود دارد. بدین طریق که کمک می کند تا کودکان ابعاد ناشناخته درونشان را کشف کنند و موجبات رشد شناختی خویش را فراهم آورند که شامل طبقه بندی و سازماندهی رویدادها، بازشناسی ارتباطات بین خودشان و اشیاء و بازشناسی پدیده هایی که یک رویداد خاص یا تجربه ای را متمایز می سازد ، می شود . می توان از مقوله هنردرمانی در تمام مدارس، به عنوان یک مکانیسم دفاعی و روانی در مواجهه با ناتوانایی ها استفاده کرد. هنردرمانی صرف نظر از هر نوع ناتوانی کودک، در واقع ابزار موثری در لحاظ نمودن یک برنامه به شمار می رود. علی رغم عدم استفاده کامل از مقوله هنردرمانی در مدارس و جدید بودن آن ، با توجه به مطالعه ها و پژوهش های پیشنهادی ، هنردرمانی می تواند در رشد و تحول ابعاد گوناگون کودکان دارای نیازهای ویژه فوق العاده موثر و مفید باشد. از آنجایی که کودکان ناشنوا در برخی موارد، فاقد قابلیت ها و توانایی های خاص می باشند ، لذا استفاده از عواملی مانند ایجاد خلاقیت ، تمرکز ، توجه و دقت لحاظ شده در هنردرمانی می تواند ، پیشرفت ها و موفقیت های زیادی را در طول دوران زندگی برای آنان به ارمغان آورد. در اثر آموزشهای هنردرمانی، مهارت های ارتباطی، خودآگاهی ، احساس ها و عواطف متعادل و متوازن شده و نیز قدرت من (خود) در کودکان مزبور بیش از پیش بهبود و گسترش می یابد. با این اوصاف اهمیت هنر و کاربرد آن در تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است ، حال آنکه این موضوع آنقدر موثر و مهم است که باید به حد کافی به آن توجه شود . در این بخش جهت تبیین نتایج حاصل از پژوهش با استناد به مباحث نظری، سابقه پژوهش و مشاهدات عینی از فرایند مداخله ، به بحث پیرامون فرضیه های پژوهش پرداخته می شود . فرضیه یکم : نقاشی آزاد بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر ناشنوا تأثیر دارد . در بررسی این فرضیه یافته های جدول 4- 4 نشان داد که برنامه مداخله ای نقاشی درمانی تأثیر معناداری در کاهش رفتارهای پرخاشگری پسران ناشنوا داشته است . این یافته با یافته های فری (2007) ، اسمیت و کوپر(2008) ، مددی(1379) ، نوری(1381) ، زارع و جنتی (1385) ، زینعلی و خسرو جاوید (1385) لبادی و رونقی (1388) ، لینچ و چوسا (2010) و پوند (2011) همسو است . آنها در تحقیقات خود نشان دادند که از بین روشهای درمانی متفاوتی که برای کاهش یا بهبود پرخاشگری مطرح هستند ، نقاشی درمانی از جمله روشهایی است که نتایج مفید و جالب توجهی را به دنبال دارد و فرصتهای مناسب را برای تخلیه رفتارهای پرخاشگرانه کودکان فراهم می سازد و با شیوه هایی مثبت رفتارهای تکانشی و هیجانی را تعادل می بخشد. در تبیین این یافته می توان گفت از آنجائیکه دانش آموزان ناشنوا قادر به برقراری ارتباط از طریق کلام نیستند، در نتیجه نسبت به کودکان شنوا مشکلات رفتاری بیشتری دارند که یکی از آنها پرخاشگری است . همچنین دانش آموزان ناشنوا ممکن است به علت نقص در مهارتهای شناختی ، اجتماعی ، ارتباطی و عاطفی بیش از سایر دانش آموزان از خود پرخاشگری نشان دهند . اغلب این دانش آموزان به نقصهایی در پردازش اطلاعات اجتماعی دچارند و به علت ناآگاهی ، انتخاب روش نادرست ابراز وجود و ضعف آنها در انجام وظایف پایه ای مثل تقاضا ، مذاکره و شکایت ، اغلب دوست و آشنا از آنها می رنجند. دانش آموزان ناشنوا ممکن است راهنماییهای اجتماعی را اشتباه تفسیر کنند و تمایلات خصومت آمیز را به ویژه در طی دوران فشار روانی ، به دیگران نسبت دهند. دلیل عمده برخوردهای مکرر پرخاشگرانه در بسیاری از افراد نداشتن مهارت های اجتماعی پایه است. کمبود مهارتهای اجتماعی در این دانش آموزان اغلب به کنترل ضعیف تکانه و تحمل اندک ناکامی منجر می شود. افراد پرخاشگر نحوه برقراری ارتباط موثر را بلد نیستند و در نتیجه برای ابراز خواسته های خود سبکی تند و خشن را بر می گزینند . نقایص اجتماعی شدید آنها قطعاً باعث می شود که به کرات سرخورده شوند و کسانی را هم که با آنها تماس مستقیم دارند ، عصبانی کنند . بنابراین سرخوردگی و ناکامی در ایجاد ارتباط و کمبود مهارتهای اجتماعی از دلایل عمده برای ابراز پرخاشگری کودکان و نوجوانان ناشنوا می باشد . به گفته کاستلو(2004) به نظر میرسد اکثر افراد در اغلب مواقع به شیوه سازنده و کارامد عمل می کنند ، در حالیکه افراد ناشنوا در رویارویی با مسائل تنها تا حدودی شیوه های موثر دارند. در فرایند رشد ، مشکلات کودکان اغلب به علت ناتوانی بزرگسالان برای برقراری ارتباط است . یک روش برای کاهش این گونه رفتارها مجهز کردن افراد به آن دسته از مهارتهای اجتماعی است که به کلی از آن محرومند مثل افزایش ارتباطهای بین فردی و بهبود توانایی افراد در کنار آمدن با طرد و فشار روانی. به عبارت دیگر ، باز بودن راه های ارتباط اجتماعی سبب تقویت بیان بیرونی احساسات درونی می شود. در فرایند هنردرمانی به سبب افزایش ارتباط های بین فردی موثر و به تبع افزایش اعتماد به نفس افراد مهارتهای اجتماعی و راهکارهای حل مسأله نیز بهبود یافته و فرد احساس مثبت بودن می کند . با توجه به اینکه برای برقراری ارتباط با ناشنوایان باید از روشهای غیرکلامی استفاده شود ، استفاده از نقاشی جایگزین مناسبی است ، نقاشی همانند بازی ، وسیله ای است که آنها برای بیان احساسات ، برقراری روابط ، توصیف تجربه ها، آشکار کردن آرزوها و خودشکوفایی ازآن استفاده می کنند و همانند کلام برای بزرگسالان است ( فریدمن ، لوبوویتس، 2009) . از طرفی نقاشی می تواند نقش درمانی داشته باشد. دلیل قانع کننده برای سودمندی این روش غیر کلامی این است که در این روش به کودکان فرصت داده می شود تا در محیطی امن و آرام احساسات آزاردهنده و مشکلات درونی خود را از این طریق بروز داده و تخلیه نمایند. از دیدگاه روانکاوی ، یافتن فرصتهایی برای تخلیه اعمال پرخاشگرانه ، گرایشهای پرخاشگرانه را کاهش خواهد داد، اصطلاح پذیرفته شده برای این فرایند تخلیه هیجانی یا پالایش است . پژوهشگران سالها معتقد بودند که اگر به افراد عصبانی مزاج فرصت ابراز خشم ، به طریقی غیر آسیب رسان داده شود، تنش یا برانگیختگی آنها و تمایلشان به انجام پرخاشگریهای بارز و بالقوه خطرناک کم می شود . زیگموند فروید وجود اینگونه پالایش را قبول داشت . طبق نظریه سائق ، ناکامی در ابراز احساسات و هیجانات منفی ، منجر به پرخاشگری می شود . از آنجا نقاشی آزاد این فرصت را در اختیار فرد قرار می دهد تا به روشی غیر آسیب رسان به ابراز هیجاناتش بپردازد ، بنابراین خشم و ناکامی برطرف شده و آرامش و هیجانات مثبت جایگزین می شود . از آنجا که پرخاشگری کودکان را در معرض خطر مشکلات رفتاری بعدی قرار می دهد و پیامدهای منفی ثابت شده ای از قبیل : عدم پیشرفت کافی تحصیلی ، ترک تحصیل زودرس ، سوء مصرف دارو و بزهکاری نوجوانی دارد ( گراهام ، 2009) ، به عنوان یک تبیین کلی با توجه به اینکه دانش آموزان ناشنوا برای برقراری ارتباط از روش های غیر کلامی استفاده می کنند، بنظر میرسد تکنیک استفاده شده در این پژوهش به علت ماهیت غیر کلامی بودن آن ، یکی از تکنیکهای مناسب برای مشاوره و حل مشکلات رفتاری به ویژه پرخاشگری کودکان است . فرضیه دوم : نقاشی آزاد بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان پسر ناشنوا تأثیر دارد . در بررسی این فرضیه نتایج جدول 4 -5 نشان دهنده تأیید شدن فرضیه دوم می باشد ، بدین معنا که نقاشی آزاد به طور معناداری در کاهش اضطراب و افسردگی پسران ناشنوا موثر بوده است . این یافته مطابق با نتایج پژوهشهای لیگ (2003) ، فیلینگر ، سینانوویچ (2007) ، اسمیت و کوپر (2008) ، بیابانگرد (1384) و ابراهیمی (1387) است که نشان دادند ، افسردگی و اضطراب در ناشنوایان شایع تر از افراد شنوا است. همچنین با نتایج پژوهشهای فری (2007) ، اکلند و همکاران(2009) ، لینچ و چوسا(2010) ، فدایی و همکاران(1381) ، فریدونی و همکاران(1387) ، زارع و جنتی(1387) و لبادی و رونقی(1388) در مورد تأثیر نقاشی درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی همسو می باشد. آنها در تحقیقات خود نشان دادند که نقاشی درمانی از جمله روشهای درمانی موثری است که به کودکان کمک می کند تا به گونه ای غیر کلامی به بیان احساسات و تعارضات خود بپردازند ، در تبیین این یافته می توان گفت افراد ناشنوا به علت ماهیت ناشنوایی و مشکل در ارتباط با محیط و بازخورد جامعه به آنها معمولاً منزوی و درون گرا هستند. از شایعترین شکایاتی که این کودکان دارند و نیاز به توجه ویژه دارد وجود خستگی در آنان است. بروز علامت خستگی نشانه ظهور مشکلات فراوانی است که در صورت عدم درمان و توجه به آن منجر به افسردگی خواهد شد . یکی از دلایل این مسئله این است که در دوران یادگیری مهارتهای اجتماعی ، کودکان ناشنوا از برقراری رابطه با محیط عاجزند ، قادر به فهم کامل توضیحات اطرافیان و مربیان نیستند و نمی توانند نیازهای خود را بیان کنند . نداشتن اعتماد به نفس کافی و ترس از عدم پذیرش توسط دیگران و احساس حقارت به سبب قادر نبودن در هماهنگ ساختن خود از نظر گفتار و رفتار با سایرین و ناتوانی در ابراز صحیح هیجانات و عواطف در فرد ناشنوا ایجاد اضطراب می نماید و این اضطراب منجر به گوشه گیری و افسردگی وی می شود ، بنابراین ناکامی ناشی از ارتباط ضعیف ، اضطراب و افسردگی را به وجود می آورد . همچنین نظریه پردازان خود بر این باورند که شکست والدین در ایجاد رابطه اعتمادآمیز توأم با آرامش و حمایت کننده با فرزندانشان به ایجاد اضطراب فروپاشی در آنها منجر می شود . تحقیقات متعدد نشان داده اند بین شیوه های تربیتی کودک و اضطراب دوره بزرگسالی ، همبستگی وجود دارد . مینگز ، بیلی و رای (2004) در مطالعه ای نشان دادند مادران کودکان استسنایی از افسردگی و اضطراب بیشتری رنج می برند و در برابر کنترل عصبانیت خود در مقابل فرزندانشان مشکلات بیشتری دارند . تولد فرزند معلول استرس و اضطراب زیادی را برای والدین ایجاد می کند ، وضعیت زندگی والدین کودکان دچار کم شنوایی سرشار از وقایع استرس زا است. پیچیدگی این معلولیت ، غیر قابل درمان بودن آن و مشکلات ارتباطی که به همراه می آورد همه در زندگی روزمره خانواده اختلال ایجاد می کند. والدین غالباً میزان زیادی اضطراب و استرس را سالها پس از شناسایی کم شنوایی فرزندشان همچنان تجربه می کنند. مشکلات ارتباطی کودک ناشنوا مضاف بر علت می شود و خانواده ها زمان زیادی از زندگی را صرف غلبه بر موانع موجود بر سر راه تلفیق کامل اجتماعی می کنند . والدین شنوای کودک ناشنوا در مقایسه با والدین شنوای فرزندان شنوا خشک تر و منفی تراند و از پرخاشگری بالاتری برخوردارند. در نتیجه رشد هیجانی این کودکان دچار مشکلاتی می شود ، همچنین خانواده های دارای فرزند کم شنوا از لحاظ جو هیجانی و احساس خانواده و ارتباط با فرزندان با خانواده های بدون فرزند ناشنوا تفاوتهایی دارند. عوامل بسیاری در ایجاد استرس والدین و شدت بخشیدن به آن در کاراند. مشکلات مربوط به نگهداری فرزند، ارتباط نزدیکی با میزان استرس والدین دارد . سن کودک ، وضعیت اقتصادی والدین و جو عاطفی خانواده در میزان استرس والدین موثرند. زمانی که کودک میزان زیادی ناتوانی و بدعملکردی نشان می دهد، والدین دچار اضطراب ، افسردگی و نا امیدی مفرط می شوند. در اغلب این خانواده ها عدم وجود تحصیلات دانشگاهی و عدم اشتغال مادران رابطه مستقیمی با میزان افسردگی آنها دارد. همچنین عدم وجود حمایتهای عاطفی اطرافیان ، خدمات اجتماعی مناسب و استرس مهمترین عوامل موثر بر اضطراب مادران هستند. اضطراب در صورت عدم درمان ، در طول زمان تشدید می شود و تأثیری مستقیم بر جو خانواده و به ویژه فرزندان باقی می گذارد. براساس مطالعات گذشته اختلالات روانشناختی والدین ، شکل گیری دلبستگی کودک و تحول رفتاری ، اجتماعی ، هیجانی و شناختی او را متأثر می کند و او را در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانشناختی قرار می دهد. رابطه مادر- فرزند نزد مادران مضطرب متفاوت با مادران غیر مضطرب است. مادران مضطرب در روابط عاطفی با فرزندان خود دچار مشکل اند، به آنها کمتر محبت می کنند ، کمتر لبخند می زنند و در تعاملات با فرزندان بیشتر حالتی انتقادی و عصبی دارند. زمانی که والدین از نظر روانشناختی ، اجتماعی یا اقتصادی تحت فشار باشند ، در مراقبت و ابراز محبت کودک ناتوان و تحریک پذیر خود، دچار مشکل می شوند و این امر به نوبه خود باعث ایجاد یک دلبستگی نا امن می شود. از سویی والدین در مقابل کودک نیازمند و آسیب پذیر خود اضطراب زیادی را متحمل می شوند و از سوی دیگر این اضطراب ، آنان را از لحاظ عاطفی در نظر کودک غیر قابل دسترسی می کند و کودک نیز در مقابل ، دچار اضطراب خواهد شد. همچنین توجیه دیدگاه انسانی نگر درباره چگونگی گسترش اختلال های اضطرابی و افسردگی ، که اگر افراد نتوانند در خلال کودکی توجه مثبت بی قید و شرط را از افرادی که برای آنها معنادار هستند دریافت کنند ، یک شیوه کنش وری دفاعی در آنها گسترش می یابد و دیدگاهی انتقادی نسبت به خود اتخاذ می کنند ، دلیل دیگری بر این تبیین ها می باشد . از آنجا که همه کودکان ، به ویژه کودکان ناشنوا در قلمرو تفکر و تحلیل احساسات و انگیزه هایشان محدود هستند و طراز عقلی ، زبانشناختی و عاطفی آنها نیز کاملاً متفاوت از بزرگسالان است ، همه روان تحلیل گران در این باره اتفاق نظر دارند که در تحلیل کودکان باید از فنون متفاوتی استفاده شود ، ضمن آنکه درمانگر باید از موضع فعل پذیر خود صرف نظر کرده و به گونه ای فعال تر در فرایند درمانگری مداخله نماید . بدین ترتیب ، تحلیل گران کودک به جای آنکه از کودکان بخواهند تا به بیان مسائل خود بر اساس همخوانی آزاد بپردازند ، با استفاده از روشهایی مانند بازی ، ترسیم ، نقل قصه ها یا ایفای نقشها ، کودک را به بیان تعارض ها و احساسات خود به گونه ای غیر مستقیم وادار می کنند . کلاین ، بازی و ترسیم کودک را معادل همخوانی آزاد می داند و عقیده دارد که کودک ، خیالپردازی ها ، امیال و تجربه های کنونی خود را به گونه ای رمزی در بازیها و نقاشی هایش بیان می کند . از آنجا که این دو مهمترین شیوه بیان او هستند بنابراین می توان در خلال فرایند تحلیل گری کودکان به تفسیر این داده ها پرداخت . از سوی دیگر ، از آنجا که بسیاری از احساسات کودکانه مانند خشم ، افسردگی ، تضاد ورزی ،کنجکاوی جنسی یا تمایل به تخریب گری ، با واکنش منفی بزرگسالان مواجه می شوند و ترس از بیان آنها در کودک به وجود می آید . چنین احساس ها و هیجانهایی که نمی توانند در رفتارهای کودک آشکار شوند به صورت واکنشهای اضطرابی در می آیند. در حالی که ترسیم به کودک اجازه می دهد که احساسات پذیرفته نشده خود را بروز دهد بدون آنکه با واکنش منفی بزرگسالان مواجه گردد. از این جهت ، نقاشی که دارای کنش پالایشی است به برون ریزی تنش هایی که به دلایل مختلف در کودک وجود دارند ، کمک می کند . از این راه کودکان می توانند خود را به گونه ای خلاق ابراز کنند و احساس خشم ، ترس و دیگر احساس های منفی خود را کاهش دهند . همچنین شرکت در جلسات گروهی نقاشی آزاد کمک می کند تا فرد اعتماد به نفس خود را افزایش داده و به گونه ای خلاق و موثر با مشکلات کنار بیاید . شرکت در این جلسات خلق گرفته را از بین برده و به فرد شادی و آرامش می-دهد زیرا می تواند بدور از قضاوت سایرین به پرورش قوه تخیل خود بپردازد . از آنجا که انجام فعالیت-های لذت بخش و به دور از تنش مانند درآمیختن با دنیای رنگ ها ، در گروه بودن و ارتباط برقرار کردن با سایرین و انجام فعالیتهایی از این دست ، افسردگی را از بین برده و سبب شادی و نشاط فرد می-شود ، به همین جهت کاربرد نقاشی آزاد در کاهش افسردگی و اضطراب کودکان ناشنوا موثر است . فرضیه سوم : نقاشی آزاد برکاهش رفتارهای ناسازگاری دانش آموزان پسر ناشنوا تأثیر دارد. یافته های جدول 4- 6 نشان داد که برنامه نقاشی درمانی تأثیر بسزایی در کاهش رفتارهای پرخاشگری پسران ناشنوا داشته است. این یافته با پژوهش های اسمیت و کوپر(2008) ، تویسن (2005) ، وان الدیک (2006) ، هاسکینز (2007) ، پایلی (2010) و کورورا (2010) مبنی بر شیوع رفتارهای ناسازگاری در افراد ناشنوا همخوانی دارد. همچنین یافته های پژوهش در زمینه کارایی نقاشی درمانی درکاهش رفتارهای ناسازگاری کودکان با پژوهشهای لوئنفلد (1957) ، لویک (1983) ، هنلی (2009) ، دان اسنو (2009) ، پوند (2011) ، زینعلی (1385) و لبادی و رونقی (1388) همسو است . تحقیقات آنها نشان داد که نقاشی درمانی در کنار سایر درمان های روانشناختی و خانواده درمانی می تواند به کاهش نشانه های رفتار ناسازگاری و مقابله ای همچون خشم ، پرخاشگری و رفتار ایذایی در کودکان ناسازگار کمک کند تا به روشی آرام و غیر خصمانه در فضایی به دور از انتقاد ، مشکلات و ناراحتی های درونی خود را آشکار کرده و به بیان خویشتن بپردازند . در تبیین این یافته می توان گفت کودکان ناشنوا به علت مشکلاتی که ناشنوایی برایشان ایجاد می کند مستعد ابتلا به انواع اختلال های روانی هستند و با قرار گرفتن در یک زمینه خانوادگی مشکل دار، درصد این ابتلا در آنها بالاتر می رود. الگوی تعامل خانوادگی کودکان ناسازگار ، به تقویت رفتار مقابله ای و بی توجهی یا تنبیه رفتارهای اجتماعی مثبت گرایش دارد. دست کم در 90 درصد والدین کودکان ناشنوا ، احساس سردرگمی، عدم قاطعیت و حتی گهگاه احساس گناه ملاحظه می شود. این دوگانگی عاطفی والدین و راهنمایی های متناقضی که از دیگران می گیرند ، اغلب آنها را بیش از حد حمایت گر و بی ثبات در اعمال نظم برای بچه می سازد. گاهی هم، به خصوص در زن و شوهرهایی که پیش از تولد فرزند ناشنوای خود با هم مشکلات عمیق داشته اند دیده می شود که کودک را طرد و مسوولیت را به عهده دیگری( معمولاًمادر) می اندازند. شناختهای والدین و رفتارهای ناشی از آنها نقش مهمی در حفظ و تداوم نافرمانی کودک ایفا می کنند. کودکان ناسازگار تواناییهای اجتماعی – شناختی محدودی دارند و در نظم بخشی درونی رفتارشان با مشکل مواجه هستند . این کودکان بیشتر رفتارهایی را نشان می دهند که متوجه دیگران است مانند لجبازی ، جر و بحث با بزرگسالان ، امتناع از اطاعت کردن از درخواستها ، آزار عمدی مردم ، سرزنش کردن دیگران ، زودرنجی ، خشمگین شدن ، یا غرض ورزی و انتقام جویی . آنها مهارت های حل مسأله ضعیفی نشان داده و می کوشند در برابر تحمل رفتارهای معین از سوی اشخاص مهم مانند والدین مقاومت کنند . مشکلات روانی والدین ، شیوه های نادرست تربیت فرزند و از هم گسیختگی زناشویی، سوء مصرف مواد توسط والدین به ویژه پدر ، افسردگی مادر ، اختلال شخصیت ضد اجتماعی والدین و تعاملات قهرآمیز خانوادگی پیش بینی کننده رفتارهای مقابله ای و ناسازگاری در کودکان ، به ویژه کودکان ناشنوا می باشند . اکثر مطالعات بر نقش خانواده در شکل گیری رفتارهای ناسازگار تأکید می کنند . زیرا کودک مهمترین قسمت از دوران زندگی خود را در خانواده می گذراند. نخستین تجربه های سازشی وی با پدر و مادر و خواهران و برادرانش تحقق می یابد. وقتی صحبت از تعارض است ، با آنها در تعارض است . این تعارضها همواره به وضوح آشکار نمی گردند. چون آنچه خود را نشان می دهد نتیجه است ، نه علت ، این علت عمیق در واقع در بسیاری از مواقع ناهوشیار است نه پدر و مادر از آن خبر دارند و نه خود کودک. به دلیل آنکه تربیت بر آن مهر سکوت می زند و آن را قلمرو ممنوع قسمتی از شخصیت اعلام می نماید و به نوعی جامه حفظ ظاهر به واقعی ترین افکار و احساسات می پوشاند. بنابراین با پرسیدن نمی توانیم به کشف انگیزه های عمیق اختلالات سازشی دست یابیم . فروید در روان تحلیل گری بزرگسالان از روش تداعی آزاد استفاده می کرد . اما این روش در مورد کودکان به ویژه ناشنوایان قابل اعمال نیست پس لازم است وسایلی که امکان بررسی مشکلات دوره کودکی را فراهم می سازند ، یعنی بازی و نقاشی های آزاد را جایگزین آن ساخت . روانشناسان معتقدند برای آشکار کردن این تعارضات باید کودک را به برون ریزی عمیق ترین احساساتش هدایت کنیم . به سخن دیگر باید کودک بتواند آنچه در دل دارد آزادانه بیان کند و نقاشی دقیقاً وسیله این بیان آزاد است ، زیرا به کودک اجازه می دهد تمایلات سرکوفته در زمینه ناهشیار خود را فرافکنی نموده و احساسات واقعیش را آشکار سازد . به عقیده آبراهام (1962) نقاشی آزاد یک فرافکنی است . بدین معنا که تمامی شخصیت در اینجا در جستجوی راهی برای بیان خویشتن است و مخصوصاً عناصر نیمه هشیار و ناهشیار به پاس آزادی عمل آزمودنی به برون فکنده می شوند . تردیدی نیست که برون فکنی تمایلات سرکوب شده و هیجانات ناخوشایند منجر به کاهش احساسات و عواطف منفی و آزاردهنده خواهد شد ، در نتیجه احساس آرامش و امنیت به فرد باز می گردد . از این رو نقاشی آزاد در کاهش رفتارهای ناسازگار موثر است . فرضیه چهارم : نقاشی آزاد برکاهش رفتارهای ضد اجتماعی دانش آموزان پسر ناشنوا تأثیر دارد. نتایج جدول 4- 7 نشان داد که نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی دانش آموزان ناشنوا تأثیر داشته است . بر اساس پژوهش های کوپر (2006) ، اسمیت و کوپر (2008) ، تویسن (2005) و ابراهیمی (1387) در تبیین این فرضیه می توان گفت محیط خانواده نقش مهمی در بروز اختلال های رفتاری از جمله رفتارهای ضد اجتماعی دارد . فقر ، مواد مخدر و الکلیسم در مراقبان کودک و نوجوان ، کودک آزاری و غفلت ، سوء تغذیه ، محیط نابسامان خانواده ، آشوب خانوادگی ، طلاق و فرزند پروری نامناسب تأثیر عمیقی بر اختلال های رفتاری کودکان و نوجوانان دارند . کودکانی که در خانواده های کم در آمد رشد می کنند در خطر مضاعف ابتلا به مشکلات رشد هوشی ، نارسایی در پیشرفت تحصیلی و احتمال بیشتر برای اختلال های رفتاری قرار دارند . رفتارهای ضد اجتماعی اغلب در خانواده-های فقیر که عوامل فشارزای روانی دیگری همچون بی خانمانی ، مرگ والدین ، فرزند خواندگی و کودک آزاری مداوم دارند ، به چشم می خورد . تعارض ها و دعواهای گسترده زناشویی رابطه بالایی با رفتارهای کودکان ، از جمله رفتار پرخاشگرانه ، مشکل در انجام تکالیف مدرسه ، افسردگی ، مشکلات سلامتی و شایستگی اجتماعی پایین ، دارند . روش های تربیت و مدیریت کودک نقش مهمی در بروز اختلال های رفتاری کودکان دارند . والدینی که بسیار سهل گیر هستند ، بسیار محدود کننده و یا پرخاشگرند ، معمولاً فرزندانی تربیت می کنند که دارای اختلال سلوک هستند . آن دسته از محیط های خانواده که فاقد قوانین و پیامدهای با ثبات برای رفتارهای کودک هستند ، والدین نظارتی بر رفتارها ندارند ، رفتار پرخاشگرانه را تقویت می کنند و خود والدین الگویی برای پرخاشگری هستند و از روش-های پرخاشگرانه مدیریت کودک استفاده می کنند ، کودکانی تربیت می کنند که بسیار بیشتر در معرض نشان دادن اختلالات رفتاری آزارشی هستند . کودک آزاری نیز نقش عمده ای در بروز پرخاشگری و دیگر مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان دارد که آثار آن عبارت است از گوشه گیری ، نافرمانی ، پرخاشگری ، ادرار بی اختیاری و شکایت های روان تنی . اغلب مداخله های مربوط به کودکان با اختلالات رفتاری از جمله اختلال سلوک به سمت گسترش مهارت های ارتباطی ، تعامل اجتماعی مناسب با همشیران ، والدین و همسالان ، گسترش مهارت های اجتماعی و دادن پاسخ های متناسب با سطح رشدی است . اکثر این کودکان مشکلات بسیاری در قبول پیامدها ، تعامل با دیگران ، کنترل خود در موقعیتهای گوناگون مدرسه و خانواده و بیان احساسات داشتند . در گذشته ، بیشتر برنامه های مخصوص این کودکان دارای ماهیتی محدود کننده ، کنترل کننده و تنبیهی بودند. اما امروزه به طور کلی برنامه های مخصوص کودکان با اختلالات رفتاری بر ایجاد مهارت-های تحصیلی ، افزایش خود آگاهی ، رشد عزت نفس ، احساس تسلط بر محیط ، کنترل خود ، تقویت خود باوری و افزایش اعتماد به نفس ، پالایش روانی ، افزایش مهار تکانه و شیوه های بیان خلاق در رویارویی با مشکلات ، تأکید می کنند . در این راستا هنردرمانی گروهی فرصت بودن در یک گروه دوستانه را فراهم می کند که باعث تجربه رشد هیجانی شده ، به ویژه برای کسانی که تجربه های خوبی در خانواده یا کلاس درس نداشته اند وکودکانی که نسبت به بودن در کنار بزرگسالان رغبت نشان نمی-دهند ، می توانند پس خوراند بیشتری از همسالان دریافت کنند . همچنین کودکانی که می ترسند احساسات خصمانه آنها غیر قابل قبول باشد ، گروه را نسبت به موقعیتهای درمانی دو نفری جایگاه بهتری خواهند یافت . از این طریق هنردرمانی باعث کاهش ناسازگاری ها و افزایش مهارت های اجتماعی ( دوست یابی و تعامل با دیگران ) ، درمان و شفابخشی آشفتگیهای روحی کودکان می شود و خلق ، نشاط ، عزت نفس و آگاهی آنها را بهبود می بخشد و از این جهت که هیچگونه عوارضی(عوارض جسمی و وابستگی دارویی) برای کودک به دنبال ندارد روش درمانی بسیار مفیدی است . فرضیه پنجم : نقاشی آزاد برکاهش نقص توجه دانش آموزان پسر ناشنوا تأثیر دارد. نتایج جدول 4- 8 نشان داد که نقاشی درمانی در کاهش نقص توجه و حواس پرتی دانش آموزان ناشنوا تأثیر داشته است. یافته های پژوهش حاضر با پژوهش التشولر (2004) و اسمیت و کوپر (2008) هنلی (2009 ، 2008) بیابانگرد(1384) ، ابراهیمی(1387) ، لینچ و چوسا (2010) ، زینعلی و خسروجاوید (1385) ، فرامرزی و همکاران (1388) همسو است . در تبیین این یافته می توان گفت افراد با اختلال نارسایی توجه ممکن است ویژگیهایی از قبیل رفتار تکانشی غیر عادی ، بی قراری یا بیش فعالی ، ناتوانی در تمرکز توجه ، یا ترکیبی از این گونه رفتارها را نشان دهند . در حقیقت اختلال نارسایی توجه گونه ای از فرایندهای جسمانی (نظیر اختلال عصبی یا شیمیایی ) است که با عوامل اجتماعی ، روان شناختی یا محیطی ( مانند سرخوردگی ، انزوای اجتماعی و ضعف آموزشی ) در تعامل است . کودکان دارای این اختلال اغلب در مدرسه با مشکلات قابل توجهی رو به رو هستند و هم به لحاظ آموزشی و هم از نظر اداره کلاس ، همواره چالش قابل ملاحظه ای را در مقابل معلمان قرار می دهند .
منابع مشابه
اثربخشی قصهدرمانی در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر قصهدرمانی در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان پسر مقطع ابتدایی است. جامعۀ آماری همة پسران مقطع ابتدایی شهر مشهد بودند. در این پژوهش به سبب مشکلات مربوط به اجرای طرحهای آزمایشی، که مستلزم همکاری مسئولان مدرسه و والدین است، از روش نمونهگیری دردسترس استفاده شد و، پس از انتخاب مدرسه، از بین دانشآموزانی که بالاترین نمره را در فرم معلمان داشتند، سی نفر انتخاب و سپس به...
متن کاملتأثیر نقاشی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی
هدف: رفتار پرخاشگری مشکلی متداول میان افراد عقب مانده ی ذهنی است. یکی از روش های پیشنهاد شده جهت درمان پرخاشگری، هنردرمانی است. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان تأثیر نقاشی برکاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی شهرستان کرج می باشد. روش بررسی: در این پژوهش که یک مطالعه مداخله ای از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه های کنترل و آزمایش ...
متن کاملتأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارت های بینایی-حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی
هدف: بررسی و تشخیص اختلال بینایی-حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری و کاربرد مداخلات کاردرمانی در جهت ارتقا و بهبود این مهارت، می تواند در بهبود وضعیت خواندن و نوشتن این کودکان مؤثر واقع شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی می باشد. روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی و مداخله ای می باشد. برای انجام...
متن کاملتأثیر بازی درمانگری کودک محور بر کاهش نشانههای رفتاری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی با مشکلات زیادی همراه بوده و روشهای درمانی متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارائه شده است. پژوهش حاضر تأثیر بازی درمانگری کودک محور بر کاهش نشانههای رفتاری کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی را مورد بررسی قرار داده است. روش: 25 کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دامنه سنی 7 تا 12 ساله با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش پژ...
متن کاملاثربخشی قصه درمانی در کاهش اختلال رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر قصه درمانی در کاهش اختلال رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی است. جامعۀ آماری همة پسران مقطع ابتدایی شهر مشهد بودند. در این پژوهش به سبب مشکلات مربوط به اجرای طرح های آزمایشی، که مستلزم همکاری مسئولان مدرسه و والدین است، از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد و، پس از انتخاب مدرسه، از بین دانش آموزانی که بالاترین نمره را در فرم معلمان داشتند، سی نفر انتخاب و سپس به ...
متن کاملاثربخشی نقاشی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان کم توان ذهنیِ آموزش پذیر
مقدمه: نقاشیدرمانی نیز به عنوان روشی مناسب برای درمان و کاهش اختلالات رفتاری پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشیدرمانی بر کاهش اختلالات دانشآموزان کمتوان ذهنی انجام شد. روش: مطالعهی حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان پسر کمتوان ذهنی آموز...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023